اسلام حبشی: چشم انداز سوم
اسلام حبشی عنوانیست که فرید اسحاق (Farid Esack) به تجربه مسلمانان مهاجر در حبشه نهاده است. اسلام حبشی روایت گر تجربه زیسته شده مسلمانیست که در یک سرزمین غیراسلامی اما در صلح با مسلمانان امکان زیستن آزادانه یافته اند. این تجربه در مقابل دو تجربه ” مکی” و ” مدنی ” قرار دارد که در یکی مسلمانان سرکوب می شدند و در دیگری حاکم بودن ولی در جدال با کفار خارج مدینه.
هویت گرایی روسی: افقی رو به آینده یا تقلا برای خروج از انزوا
امروز فرصتی شد، تا مصاحبه دکتر حقیقت با آلکساندر دوگین را مطالعه کنم. ادبیات دوگین همانند نمونه ایرانی آن- فردید- هویت گرایانه و غرب ستیزانه است؛ چنین تفکری را نه در افق اندیشه بلکه در چارچوب ملاحظات سیاسی و عملی بایستی مورد بازخوانی قرار داد. اندیشه دوگین تلاشی است برای ترسیم چهره شرارت بار از غرب و لیبرالیسم، و امید کاذب به تاسیس نظمی نوین. اما، با نگاهی سریع بر متن و نقاط کلیدی آن چهره پنهان اندیشه وی پدیدار می گردد؛ اندیشه ای که بیش از آنکه نشانی از رشد و پویایی داشته باشد، خود خبر از زوال و انزوایش می دهد.
ادراک فقهی از نظم اجتماعی و صلح سازی در منطقه خاورمیانه
در چند دهه اخیر، خاورمیانه شاهد خشونت و جنگ بوده است.یکی از علل برآمدن این خشونت ها در این منطقه وجود روایت های ستیزه جویانه دینی از نظم می باشد. گروه های سلفی و اسلام گرای رادیکال، با رجوع به روایت های گذشته گرایانه از نظم دینی عامل مهمی در خلق خشونت در منطقه بوده اند. با توجه به اینکه دانش فقه متکفل اصلی ترسیم ادراکات مومنان از نظم اجتماعی می باشد، این سوال قابل طرح است که چه نوع ادراک فقهی از نظم اجتماعی می تواند، به ایجاد صلح در منطقه خاورمیانه کمک نماید؟
تفکر سیاسی و ایده ” ایران آینده”
کانون هرگونه نظریه پردازی سیاسی، “ایران آینده” است؛ اما، ایران آینده، نه در پیوند با “ایرانشهر” باستانی است و نه ” مدینه فاضله”. چنین ایرانی، در ذهنیت جمعی تنیده در زندگی روزمره مردم است و وظیفه دانش سیاسی – چه فلسفی و چه جامعه شناختی – بازسازی این ذهنیت جمعی درباره ایران می باشد.
اندیشه هایی که آینده نیستند!
اخبار شگفت نوآوری های بشر ، هر لحظه در حال برکندن ما از عادات دیروز و مجبور کردن ما به پذیرش شیوه های نو در زندگی است.اما، اندیشه ها هنوزگرفتار گذشته هستند ومناظره های فکری در ایران معاصر سعی دارند ما را با گذشته عتیق پیوند دهند. این در حالی است که ما در زندگی عملی ناچار به پیوستن به روندهای آینده ساز هستیم.
✔️ ۱۰ مانع توسعه سریع ایران
در ادبیات رهبران سیاسی کشور ایده رشد بالا و تبدیل شدن به قدرت برتر منطقه موج می زند، اما چرا سرعت توسعه ایران پایین است. چرا امکان توسعه سریع برای ما همانند کشورهای شرق آسیا مهیا نیست؟ دلایل زیر سعی در پاسخ دادن به این پرسش را دارد.
شرایط امکان جامعه شناختی نظریه عدالت رالز
هدف من از این سخنرانی بررسی مفهوم « وضعیت نخستین(Original Position) » در نظریه رالز با رویکردی جامعه شناختی است.از نظر رالز، اصولی که اشخاص در وضعیت نخستین و حجاب جهل برای سامان دادن به توزیع منافع در زندگی اجتماعی توافق می کنند، اصول عدالت است. با وجود خصلت ابتکاری مفهوم وضعیت نخستین و حجاب جهل(veil of ignorance)، از نظر منتقدان، این مفهوم بیش از حد انتزاعی است و از واقع گرایی جامعه شناختی برخوردار نیست. بنابراین، سوال این است که: آیا می توان وضعیت نخستین را به گونه ای تصور کرد که بدون فرض گرفتن مفهوم حجاب جهل، شهروندان هنوز آماده انتخاب اصول عدالت رالزی باشند؟
✔️محل منازعه در فقه اجتماعی
گر هر دانشی واجد دو عنصر “موضوع” و ” روش ” باشد. منازعه کنونی، بحث بر سر تغییر موضوع فقه است نه روش استخراج حکم فقهی. در واقع، اگر موضوع فقه فردی، استخراج احکام شرعی افعال مکلفان است، منتقدان می خواهند این موضوع را تغییر داده، وظیفه فقه را اندیشیدن به “نظام اجتماعی مطلوب از منظر شرعی ” تبدیل نمایند.
✔️فقه کافی نیست!
یکی از نیازهای فکری جامعه علمی در دوره معاصر، انجام مباحث فرانظریه ای درباره فقه و حدود امکانات آن است.در بعضی نوشته هایم بالاشاره به تاثیرات این بی توجهی و بحران زا بودن نوع کاربست فقه در نظام حکمرانی در دوره معاصر پرداخته ام.
✔️ بحران هنجارهای حقوقی سنتی و رشد جنبش های اعتراضی
بر ای گذار از وضع موجود چه باید کرد؟ چگونه می توان سرخوردگی و احساس بیگانگی عمومی نسبت به نظم سیاسی و اجتماعی را التیام بخشید و ثبات و امید را به جامعه بازگرداند؟ پاسخ این پرسش ها، بازسازی نظام حقوقی و هنجاری است که از توانایی لازم برای بازنمایی پیکره اجتماعی و سامان بخشی به آن ناتوان است.مردم برخلاف تصور به خاطر گرانی، کمبود های روزمره و مسائلی از این دست خود را در مقابل نظم سیاسی مستقر قرار نمی دهند،و حاضر به پرداخت هزینه مواجه با آن نیستند. آنها زمانی به سمت کنش سیاسی اعتراض آمیز کشیده می شوند که گمان کنند که نظام هنجاری رسمی که توسط حکومت تولید و بر پیکره اجتماعی اعمال می شود، خود عامل بحران است. در این وضعیت قوانین نه تسهیل کننده مناسبات اجتماعی بلکه مانعی برای رسیدن به این اهداف است.