مقاله در میانه عقلانیت و معنویت: بررسی ابعاد اخلاقی پروژه فکری مجتهد شبستری و مصطفی ملکیان
اندیشه محمد مجتهد شبستری و مصطفی ملکیان، تحت تاثیر منازعه سنت و تجدد، و در زمینه تاریخی ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ پدیدار شده¬است. کانون اصلی اندیشه این دو متفکر، نقد اسلام¬سیاسی و تلاش برای عرضه روایتی متجددانه و معقولانه از زندگی¬ دینی و معنوی است. مجتهد شبستری تحت تاثیر هرمنوتیک و فلسفه قاره¬ای، قرائت رسمی از دین را رد کرده، خواهان روایتی انسانی از دینداری است. در مقابل، مصطفی ملکیان تحت تاثیر روانشناسی و فلسفه تحلیلی، ضمن طرد روایت اسلام سیاسی بنیادگرا از نظم اخلاقی واجتماعی، نقصان های زندگی متجددانه را برجسته میسازد و خواهان روایتی معنوی از زندگیست.روایت انسانی مجتهد شبستری حول مفاهیم توحید، عدالت، ایمان و آزادی شکل گرفته، و زیست معنوی ملکیان، حول دو مفهوم «عقلانیت» و «معنویت» سازمان یافتهاست. اندیشه مجتهد شبستری –بطور غیرمستقیم- استلزامات چندی برای حوزه اخلاق داشته و نظام اخلاق اجتماعی را حول حقوق بشر و آزادی بازسازی میکند، در مقابل ، اندیشه ملکیان دارای ابعاد متنوعی بویژه در سطح اخلاق هنجاری و کاربردی است.
روند ساخت انسجام ملی در ایران: رویکرد تاریخی-جامعه شناختی
در این مقاله، نگارنده به بررسی «روند ساخت انسجام ملی در ایران» می پردازد. نگرش مسلط به انسجام ملی در ایران ، رهیافت فرهنگی است. این رهیافت بر این تصور استوار است که جامعه ایرانی دارای هویتی پیشینی و یکپارچه است و صرف آگاهی به آن باعث شکل گیری انسجام ملی می گردد.طرفداران نگرش پیشینی به انسجام، ایران باستان و اسلام را به مثابه منبعی برای خلق هویت مشترک مورد استفاده قرار می دهند.اما، رویکرد هویتی از دیدن پیچیدگی ها و تکثر موجود در اجتماع ایرانی ناتوان است.
جامعه شناسی سیاسی حقوق بشر
رهیافت مسلط در حوزه مطالعات حقوق بشر، نگرش…
تفکر روشن فکران عصر قاجار و امکان گذار از نظریه حکومت به دولت
در عالم قدیم، با توجه به مفروض بودن…
جدال های الهیاتی در عالم قدیم و پدیدارشدن روشنفکری در ایران
تصور غالب درباره روشنفکری در ایران ، آن را پدیداری وارداتی و برآمده از خلاء توصیف می نماید.این تصور، مانع توجه به شرایط امکان درونی تفکر روشنفکری می گردد؛مدعای اصلی نویسندگان مقاله این است که هویت روشنفکری تنها با توجه به تجربه فکری ایران پیشاروشنفکری (عالم قدیم) در کنار تجربه فکری در غرب قابل ادراک است؛ در پژوهش های جاری برآمدن روشنفکران تنها در پرتو ارتباطات ایران و جهان غرب مورد تحلیل قرار می گیرد،اما این پدیدار بدون رخ نمودن تحولاتی در صورتبندی تفکر قدیم، زمینه و شرط ظهور در فضای فکری ایران نمی یافت. این نوشتار با تحلیل جدالهای الهیاتی میان اندیشه الهیاتی صدرایی، شیخیه و بابیه در دوران «پیشاروشنفکری»، نشان خواهد داد که چگونه این جدال ها به ظهور تفکر روشنفکری به مثابه یک زبان فکری جدید مدد رسانده است. تحلیل جدال های الهیاتی در پیشاروشنفکری نشان می دهد، که شاهد به حجاب رفتن معرفت قدسی به مثابه امری عینی، بسط تصور طبیعت گرایانه از عالم و انسان، جانشینی علمحصولی به جای معرفت قدسی، و دنیوی شدن زبان الهیاتی هستیم، که پیش از ظهور پدیده روشنفکری، شرایط امکان تفکرات غیرالهیاتی را فراهم ساخته بود.
علائق پژوهشی
یکی از ضروریات پژوهش موفق داشتن چشم انداز روشن از محورها و مسیر پژوهشی است که قصد طی آن را دارید. علائق پژوهشی هر محقق نشان دهنده این مسیر است.