گفتگو درباره پدیدارشناسی روشنفکری/نواندیشی دینی در ایران
در گفتگو با دکتر اکبر کرمی به پدیدارشناسی روشنفکری دینی/ نواندیشی دینی در ایران پرداخته ام و از محدودیت ها و امکان های آن سخن به میان آمده است. این گفتگو در قالب ۴ جلسه طراحی شده است که تاکنون سه جلسه آن برگزار گردیده است.
مقاله در میانه عقلانیت و معنویت: بررسی ابعاد اخلاقی پروژه فکری مجتهد شبستری و مصطفی ملکیان
اندیشه محمد مجتهد شبستری و مصطفی ملکیان، تحت تاثیر منازعه سنت و تجدد، و در زمینه تاریخی ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ پدیدار شده¬است. کانون اصلی اندیشه این دو متفکر، نقد اسلام¬سیاسی و تلاش برای عرضه روایتی متجددانه و معقولانه از زندگی¬ دینی و معنوی است. مجتهد شبستری تحت تاثیر هرمنوتیک و فلسفه قاره¬ای، قرائت رسمی از دین را رد کرده، خواهان روایتی انسانی از دینداری است. در مقابل، مصطفی ملکیان تحت تاثیر روانشناسی و فلسفه تحلیلی، ضمن طرد روایت اسلام سیاسی بنیادگرا از نظم اخلاقی واجتماعی، نقصان های زندگی متجددانه را برجسته میسازد و خواهان روایتی معنوی از زندگیست.روایت انسانی مجتهد شبستری حول مفاهیم توحید، عدالت، ایمان و آزادی شکل گرفته، و زیست معنوی ملکیان، حول دو مفهوم «عقلانیت» و «معنویت» سازمان یافتهاست. اندیشه مجتهد شبستری –بطور غیرمستقیم- استلزامات چندی برای حوزه اخلاق داشته و نظام اخلاق اجتماعی را حول حقوق بشر و آزادی بازسازی میکند، در مقابل ، اندیشه ملکیان دارای ابعاد متنوعی بویژه در سطح اخلاق هنجاری و کاربردی است.
«معنویت گرایی» مصطفی ملکیان و بی تفاوتی اجتماعی
موضوع این مقاله بررسی تاثیر روایت معنویت¬گرایانه مصطفی ملکیان از زندگی خوب بر بی¬تفاوتی اجتماعی(Social Apathy) بویژه در میان نخبگان است. بی¬تفاوتی اجتماعی در میان نخبگان می¬تواند، عوارض مهمی برای زندگی جمعی فراهم سازد .در جامعه شناسی نخبه گرایانه، جنبش ها و تغییرات اجتماعی نه محصول کنش توده¬ها بلکه حاصل مشارکت فعال نخبگان در حوزه عمومی است. از این رو، گرایش نخبگان به بی¬تفاوتی اجتماعی، باعث کاهش توان جامعه برای مواجه با مشکلات عمومی می¬گردد.
سخنرانی روشنفکر معنوی و زندگی روزمره
در سخنرانی “روشنفکر معنوی و زندگی روزمره” به این موضوع پرداختم که روشنفکران معنوی چه کسانی هستند و چگونه زندگی روزمره را روایت می کنند؛ همچنین به این پرسش ها پاسخ دادم: این روشنفکران چگونه پدیدار شدند؟ مفروضات و اصول سازنده اندیشه ایشان چه است؟ چه امکانات و محدودیت هایی برای ما به همراه آورده اند و چگونه می توان سنت روشنفکری را فراتر برد.
لایو اینستاگرامی ” روشنفکران و تقریر حقیقت”
لایو ” روشنفکران و تقریر حقیقت” به همت انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه علامه در تاریخ۳۰ اردیبهشت۱۴۰۰ با حضور دکتر مهدی کاظمی زمهریر در پیج اینستاگرامی انجمن به آدرس ATU_PS برگزار گردید.
لایو اینستاگرامی ” مشروطیت ایران از افق نگاه میرزا ملکم خان ناظم الدوله”
وبینار” مشروطیت ایران از افق نگاه میرزا ملکم خان ناظم الدوله” به همت انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه تهران در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۰ با حضور دکتر مهدی کاظمی زمهریر در پیج اینستاگرامی انجمن علمی علوم سیاسی به آدرس @UTPSAAبرگزار گردید.
? درباره امکان تحقق امر دینی در روزگار ما: به بهانه بررسی دیدگاه های بیژن عبدالکریمی
۱. به گمانم سخنان مصطفی ملکیان در نشست بررسی دیدگاه های دینی بیژن عبدالکریمی پیچیدگی و سختی باور به امردینی را در دوره معاصر نشان می دهد. اما با این وجود، گزاره مورد ادعای بیژن عبدالکریمی یعنی « امر دینی امکان تحقق در روزگار ما ندارد و نمیتوان التزام نظری و عملی جدی به امر دینی داشت » چندان قابلیت تحقیق پذیری ندارد.
روشنفکران دینی و فقر نگرش جامعه شناختی به حیات دینی
پدیدار داعش، فراسوی خشونت رادیکال و عریانش، آشکار کننده بحران فکری و تصوری دامن گیر در میان جوامع مسلمان درباره حیات اجتماعی دینی است. این بحران فکری و تصوری باعث خلق تنش مستمر در میان اجتماعات مسلمانان یا میان ایشان با سایر جوامع غیرمسلمان با درجات مختلفی شده است؛ نتیجه، این بحران فکری وتصوری، ناتوانی جوامع مسلمان در سازمان دادن به حیات اجتماعی به شیوه ای مسالمت آمیز می باشد. خروج از این بحران نیازمند اندیشیدن به شیوه های زندگی اجتماعی دینی است؛ چنین تفکری، ضروتا از بنیان اجتماعی و جامعه شناسانه برخوردار است.
نواندیشی دینی؛ دگرسانی یا گفتگو
روشنفکران ایرانی از عصر قاجار تاکنون به شیوههای مختلف سعی در بازتنظیم نسبت میان سنت و تجدد داشتهاند. الگوی پژوهشی پیشنهادی روشنفکران دینی به رهبری فکری سروش و شبستری حامل این دغدغه و شکل مسلط پژوهش درباره این موضوع در پس از انقلاب بوده است، اما در دوره معاصر نقادیهای متفاوتی از این الگو عرضه شده است که باعث خلق گونه جدیدی از الگوی پژوهشی تحت عنوان “نواندیشی دینی” گردیده است که در تقابل با روشنفکری دینی سعی در هویتیابی خود دارد. مقاله اخیر آقای آرش نراقی تحت عنوان “مرجعیت فکر دینی” در استمرار این مناظره فکری اخیر است. اگرچه این دگرسانی خلق شده از مزایایی برای فهم تحولات فکری ایران معاصر برخوردار است، اما تأکید یک سویه بر آن مانع درک پیچیدگی محیط فکری است که روشنفکران دینی و نواندیشان دینی برآمده از آن هستند. در سطور آتی سعی خواهد شد نکاتی را در باب ماهیت این پدیدارهای فکری و بهبود شیوه بازنمایی آن عرضه نمایم.