هویت گرایی روسی: افقی رو به آینده یا تقلا برای خروج از انزوا
?۱- امروز فرصتی شد، تا مصاحبه دکتر حقیقت با آلکساندر دوگین را مطالعه کنم. ادبیات دوگین همانند نمونه ایرانی آن- فردید- هویت گرایانه و غرب ستیزانه است؛ چنین تفکری را نه در افق اندیشه بلکه در چارچوب ملاحظات سیاسی و عملی بایستی مورد بازخوانی قرار داد. اندیشه دوگین تلاشی است برای ترسیم چهره شرارت بار از غرب و لیبرالیسم، و امید کاذب به تاسیس نظمی نوین. اما، با نگاهی سریع بر متن و نقاط کلیدی آن چهره پنهان اندیشه وی پدیدار می گردد؛ اندیشه ای که بیش از آنکه نشانی از رشد و پویایی داشته باشد، خود خبر از زوال و انزوایش می دهد.
?۲- اندیشه الکساندر دوگین – بر مبنای این مصاحبه – حول غرب ستیزی، نفی لیبرالیسم و نفی سکولاریسم، و ادارک دینی از هویت سازمان یافته است. در پس این سه گانه، نوعی ناسیونالیسم محافظه کارانه روسی و تقلای آن برای حفاظت از این کشور در برابر نفوذ نظم سرمایه دارانه و لیبرالی دیده می شود. دوگین در حالی که خبر از پایان دوران غرب لیبرالی و هژمونی آن را می دهد، اما خود در وصف پوتین بر خصلت دو گانه (ملی گرایانه-لیبرال) پیکره وی انگشت می نهد، که نشان از نفوذ لیبرالیسم در سپهر سیاسی روسیه دارد.
?۳- ایده “اوراسیاگرایی” دوگین بیش از آنکه ناظر بر امکانات سیاسی و اقتصادی کشورهای پیرامونی روسیه جهت همکاری و رشد باشد، با هدف ساخت یک فضای تاحدی همگون با منطق درونی نظم سیاسی، فرهنگی و اقتصادی روسیه طراحی شده است. در این ایده با وجود اهمیت چین در جهان چند قطبی، چین جایگاه چندانی ندارد. در مقابل، ایران و جمهوری های استقلال یافته از شوروی سابق نقش کلیدی در ساخت آن دارند؛ ترکیه را نیز می توان به آن اضافه کرد. وجه مشترک کشورهای موتلف با روسیه، برخورداری از نظام های سیاسی اقتدارگرا و محافظه کار،نظام اقتصادی سرمایه دارانه ابتدایی و پیرامونی به همراه وابستگی به منابع رانتی است.
?۴- ایده اوراسیاگرایی، در مرحله اول یادآور تلاش روسها برای احیای اتحاد شوروی در بستر ایدئولوژیکی جدید است. با اندکی تخیل می توان ایده های دیرین تر منسوب به پطر کبیر را یافت که آرزوی تبدیل ایران را به یک ناحیه پیرامونی روسیه داشت. ظهور مجدد این ایده ها محصول شرایط خاص روسیه در دوران معاصر است. در حال حاضر، روسیه محافظه کار و غیرلیبرال از دو سو تحت فشار نظم سرمایه دارانه قرار دارد. از یک سو، چین با برنامه “راه ابرایشم جدید” خود در حال بسط نظم اقتصادی توسعه یافته و سرمایه دارانه به سمت غرب است. می توان در کنار چین، هند را هم در نظر گرفت که ضمن برخورداری از رشد اقتصای بالا و پیوستن به اقتصاد جهانی، در حال حرکت به سمت غرب بویژه نفوذ در مناطق پیرامونی خود – افغانستان و ایران – است. از سوی دیگر، از سمت غرب نیز اتحادیه اروپا و آمریکا برای بسط نظم سرمایه دارانه و الگوی حکمرانی لیبرالی و سکولار در شرق تلاش می کنند. در این میان، روسیه در حال از دست دادن فضاهای تنفسی خود در محیط پیرامونش است. لذا، ایده اوراسیاگرایی سعی در خلق فضای تنفسی و استراتژیک برای روسیه – در افق نگرش های کلاسیک روسی – با حرکت به سمت جنوب و خاورمیانه می باشد.
لینک مصاحبه دکتر حقیقت با الکساندر دوگین، ایدئولوگ روسی در زیر:
http://www.s-haghighat.ir/fa/articles/view/550/3
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.