دو پیکره فیلسوف: در رثای سید جواد طباطبایی
در رثای استادی فیلسوف نوشتن، یادکردن از ایدههایی هست که عمری در پرورش و برساختنش، جان مایه نهادهاست. دکتر سید جواد طباطبایی با جدیت و تلاش بیهمتا در چند دهه مجموعه متنوعی از آثار علمی را در حوزه اندیشه سیاسی به یادگار گذاشت که نقش مهمی در جهت دادن به مناظرههای فکری در میان اعضای جامعه علمی دانش سیاسی در ایران داشت. اگر زبان خانه وجود است، طباطبایی با توسعه مجموعهای از مفاهیم و ایدههای سیاسی در بسط آگاهی ایرانیان از وجود تاریخی خود نقش بسزایی داشت.
پروژه فکری دکتر طباطبایی در فرآیندی تاریخی شکل گرفت و مکانی برای اندیشیدن به ایران بود. این پروژه فکری که پیکره فیلسوفانه وی را برمیساخت، خود از اجزای مختلفی تشکیل شدهاست. اگر نخواهیم گرفتار اسطوره انسجام به تعبیر کوئنتین اسکینر گردیم، آثار طباطبایی در عین ربط و نسبت با هم، حاکی از وجود دو نگرش مختلف به «مساله ایران» بود که باعث میشود از وجود «دو پیکره» متفاوت برای فیلسوف سیاسی ایران سخن بگوئیم. پیکره متقدم که بیشتر حول «ایران اسلامی» شکل یافته و دغدغه اصلی آن جستجوی علل «زوال اندیشه سیاسی در ایران» و برساختن «نظریهی انحطاط» است. در مقابل، پیکره متاخر طباطبایی بر «ایده تداوم ایران» متمرکز است. ایده ای که در صدد تبیین ریشههای تاریخی برآمدن ایران به مثابه یک دولت میباشد.
زمانی که طباطبایی، قرائت تاریخ اندیشه ایران اسلامی را مدنظر داشت، مواریث فلسفی و فکری ایرانی-اسلامی در کانون تتبعات نظری وی بود. در مقابل، زمانی که از ایده جستجوی انحطاط گذر کرد و به مساله تداوم ایران متمرکز شد، قرائتی نوین از تاریخ ایران را برجسته نمود که در پیوند با ایران باستان بود؛ ایرانی که با وجود مواجهه با تلاطمهای بسیار، از طریق زبان فارسی و متون ادبی یکپارچه و پایدار ماند. پیکره نخست را زنجیره مفاهیمی مانند «انحطاط»، «زوال»، «تعقل سیاسی»، «گسست» و «فلسفه اسلامی» شکل میدادند، و در پیکره متاخر، جستجوی «تداوم»، « هویت ملی»، «زبان فارسی» و «ایرانشهر» در کانون بودند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.