دو پیکره فیلسوف: در رثای سید جواد طباطبایی
در رثای استادی فیلسوف نوشتن، یادکردن از ایدههایی هست که عمری در پرورش و برساختنش، جان مایه نهادهاست. دکتر سید جواد طباطبایی با جدیت و تلاش بیهمتا در چند دهه مجموعه متنوعی از آثار علمی را در حوزه اندیشه سیاسی به یادگار گذاشت که نقش مهمی در جهت دادن به مناظرههای فکری در میان اعضای جامعه علمی دانش سیاسی در ایران داشت. اگر زبان خانه وجود است، طباطبایی با توسعه مجموعهای از مفاهیم و ایدههای سیاسی در بسط آگاهی ایرانیان از وجود تاریخی خود نقش بسزایی داشت.
به یاد استاد فیرحی: در تقلای تداوم رابطه دین و سیاست
استادی بود که دانشجویان خود را مجذوب می کرد. رساله های افلاطون و ارسطو را می گشود و خوانش خود را از آنها عرضه می نمود. دانشجویان بر گردش حلقه زده بودند و مبهوت وی، نکته سنجی هایش را یاداشت می کردند. در انتهای دو ترم بهره مندی از استاد، از ما در مورد شیوه تدریسش پرسید. همه گرم تعریف و تمجید بودند و من – به نقد یا اعتراض – به او گفتم: شیوه تدریس شما پیامبرانه است. آثار بزرگان را می گشائید و چنان آنها را تفسیر می کنید که گوئی در همان لحظه این تفاسیر همچون وحی از عالم بالا نزول یافته است؛ به من لبخندی زد .
تفکر سیاسی و ایده ” ایران آینده”
کانون هرگونه نظریه پردازی سیاسی، “ایران آینده” است؛ اما، ایران آینده، نه در پیوند با “ایرانشهر” باستانی است و نه ” مدینه فاضله”. چنین ایرانی، در ذهنیت جمعی تنیده در زندگی روزمره مردم است و وظیفه دانش سیاسی – چه فلسفی و چه جامعه شناختی – بازسازی این ذهنیت جمعی درباره ایران می باشد.
اندیشه هایی که آینده نیستند!
اخبار شگفت نوآوری های بشر ، هر لحظه در حال برکندن ما از عادات دیروز و مجبور کردن ما به پذیرش شیوه های نو در زندگی است.اما، اندیشه ها هنوزگرفتار گذشته هستند ومناظره های فکری در ایران معاصر سعی دارند ما را با گذشته عتیق پیوند دهند. این در حالی است که ما در زندگی عملی ناچار به پیوستن به روندهای آینده ساز هستیم.
✔️ روشنفکران دینی و فقه : نقدی بر دیدگاه دکتر فیرحی
دکتر فیرحی در مصاحبه اخیر خود با ویژه نامه « صد و دوازدهمین سالگرد انقلاب مشروطه در ایران » منتشره توسط روزنامه فرهیختگان، به نقادی روشنفکران دینی به خاطر بی توجهی به فقه سیاسی پرداخته است. وی در این مصاحبه می گوید: « در دوران دانشجویی و حتی الان، احساس می کنم جریان روشنفکری ما با تکیه بر فلسفه و کلام و غفلت از تاثیر فقه و امکانات فقه در حوزه زندگی سیاسی باعث تاخیر در توسعه سیاسی کشور شده است». ( ص۴۵) با فرض اینکه این نقد ناظر به روشنفکران دینی مسلمان پس از انقلاب است به بررسی آن خواهم پرداخت. انشاء الله در فرصتی دیگر دیدگاه روشنفکران عصر قاجار و پهلوی اول را در مورد فقه مورد بررسی قرار خواهم داد.