✔️ ۱۰ مانع توسعه سریع ایران
در ادبیات رهبران سیاسی کشور ایده رشد بالا و تبدیل شدن به قدرت برتر منطقه موج می زند، اما چرا سرعت توسعه ایران پایین است. چرا امکان توسعه سریع برای ما همانند کشورهای شرق آسیا مهیا نیست؟ دلایل زیر سعی در پاسخ دادن به این پرسش را دارد.
?۱- به علت وجود شکاف های متعدد فرهنگی،طبقاتی،جنسیتی،دینی و قومی در ایران، شاهد عدم توافق میان نخبگان در مورد معنا، ضرورت و فرآیند توسعه ایران هستیم.
?۲- کارآفرینان و تولید کنندگان ارزش در ساخت قدرت سیاسی مشارکت ندارند؛ حکومت نیز به علت بهره مندی از درآمد رانتی ( نفت و …) نیازی به جلب مشارکت ایشان در قدرت سیاسی ندارد؛ درنتیجه، عقلانیت حکمرانی در ایران کمتر متاثر از عقلانیت کارآفرینانه است و دغدغه اصلی حکومت نحوه بازتوزیع ارزشها ( اکثرا” برآمده از منابع رانتی)، و نه تولید ارزش هاست.
?۳- رشد و توسعه بدون وجود نهاد قضائی مستقل و حاکمیت قانون ممکن نیست. ضعف تاریخی نهاد قضائی و ضعف حاکمیت قانون باعث شده است که شاهد کاهش احساس امنیت در درون جامعه باشیم. عدم رقبت به سرمایه گذاری مولد و پایدار، و خروج سرمایه های مادی و انسانی از کشور از عوارض این وضعیت است.
?۴- ایران کشوری با منابع محدود زیست محیطی(آب،خاک،هوا،جنگل و …) است که تامین کننده نیازهای جمعیت بالای آن نیست.با این وجود، نه تنها شاهد دقت در بهره برداری ازاین منابع نیستیم، بلکه روند تخریب این منابع با سرعت بالا در حال رخ دادن است؛ این وضعیت، نه تنها مانع توسعه ایران است، بلکه بخش مهمی از سرزمین ایران را در آینده غیرقابل سکونت می کند.
?۵- فقر، عقب افتادگی و جنگ در کشورهای همسایه، محیط پیرامونی بی ثبات و بحرانی را در اطراف ایران خلق کرده که مانع شکل گیری رشد بادوام در داخل ایران است؛ این بحران ها تاثیرات مخربی را نیز بر الگوی حکمرانی در داخل کشور گذاشته است؛ نگاه امنیتی به حکمرانی یکی از تبعات این وضعیت می باشد.
?۶- شباهت اقتصاد سیاسی کشورهای منطقه (با محوریت نفت)، پیوند اقتصادی میان این کشورهای را تضعیف کرده، در مقابل شاهد وابستگی آنها به اقتصادهای بزرگ خارج از منطقه هستیم. این واگرایی منطقه ای و همگرایی جهانی باعث کاهش اهمیت همبستگی متقابل کشورهای منطقه و توسعه مداخلات خارجی گردیده است، که مانع جدی برای توسعه این کشورها از جمله ایران است.
?۷- با توجه به اینکه قدرت دولت های منطقه، برآمده از فروش نفت و نه تحولات کیفی در مناسبات درونی این کشورها است، لذا، فرهنگ سیاسی و عقلانیت حکمرانی در این منطقه متناسب با قدرت سیاسی و نظامی آنها افزایش نیافته است. این وضعیت دو دستاورد را بهمراه داشته است: اولا، امکان کنترل اخلاقی و اجتماعی این قدرت های سیاسی و نظامی (با توان تخریبی بالا) بطور موثر در این جوامع وجود ندارد.ثانیا”، به علت تسلط فرهنگ سیاسی سنتی(قبیله گرا، فرقه گرا، ستیزه جو و بیگانه ستیز) بردستگاه حکمرانی این کشورها،این قدرت در راستای تشدید جنگ و ستیزه جویی در منطقه بکاربسته شده است که مانع جدی برای توسعه این کشورها است.
?۸- به علت وجود فرهنگ بی اعتمادی به بیگانگان، امکان جذب سرمایه گذاری خارجی گسترده که شرط توسعه سریع می باشد، وجود ندارد. تنها در بعضی برهه های خاص شاهد جذب سرمایه خارجی در صنعت نفت ایران هستیم که علت آن نیز نیازهای کشورهای جهان اول برای سرمایه گذاری جهت افزایش تولید این منبع، و ضرورت توسعه درآمدهای نفتی حکومت در ایران است.
?۹- ناامنی در محیط پیرامون به همراه بحران های داخلی به ایجاد جریان مهاجرت دائمی منابع انسانی ( فرار مغزها) به خارج از کشور(سالیانه ۱۵۰ الی ۱۸۰ هزار نفر) انجامیده که مانع جدی بهره مندی ایران از این منبع اصلی تولید ارزش است.
?۱۰- با وجود مشکلات عدیده عینی و ذهنی در این کشورها، تفکر سیاسی در این جوامع خیالی ، گذشته گرا و شدیدا” انزواجویانه است. بطور مثال، در مباحثات جاری فکری در جامعه ایران نه وضعیت عینی ایران، نه نسبت ما با دیگران و نه افق های آینده، در کانون مناظره های فکری قرار ندارد.گوئی، “مساله ایران” امری منتزع از واقعیت های امروز و مسائل خاورمیانه است و به نسبت ایده های خود، با افکار، نیازها و انتظارات جوامع پیرامونی ایران نمی اندیشیم.همچنین، در این افکار، از افق گشایی نسبت به آینده ایران با توجه به تحولات پرشتاب در علم، فناوری و رشد جامعه شبکه ای که باعث تغییرات انقلابی در مناسبات اجتماعی در سطح جهانی شده است، اثری دیده نمی شود.
منتشره در کانال تلگرامی مولف به آدرس زیر???
@kazemizamharir
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.